صفحة رئيسية | المنتجات

رسالة على الانترنت
المزيد من المعلومات

خرد کردن و معنی

خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس

(خُ. کَ دَ ) (مص م . ) ۱ - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . ۲ - کشتن ، نابود کردن .

Read More
معنی خرد کردن - فرهنگ فارسی معین

معنی و کاربرد: «خرد کردن» به معنای قطعه قطعه یا شکستن چیزی به اجزای کوچک‌تر است. این کلمه بیشتر در مواقعی استفاده می‌شود که بخواهیم از چیزی مانند غذا، سنگ، یا هر ماده‌ دیگری قطعات کوچکتری بسازیم. صرف و تنوع: این فعل در زمان‌ها و اشخاص مختلف می‌تواند

Read More
خرد - معنی در دیکشنری آبادیس

خرد. [ خ َرْ رَ ] ( اِ ) گل سیاه لزج و چسبنده باشد. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به خَرْد شود.

Read More
معنی خرد کردن جدول یاب

خرد کردن: جستجو معنی "خرد کردن" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجی

Read More
معنی خرد کردن لغت‌نامه دهخدا واژه‌یاب

خرد کردن . [ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن . به اجزاء کوچک شکستن . شکستن بقطعات خرد. بقطعات کوچک بریدن . (یادداشت بخط

Read More
معنی خرد - فرهنگ فارسی عمید - لام تا کام

کلمه "خرد" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. این کلمه به‌عنوان یک اسم به معنای "عقل" و "اندیشه" به‌کار می‌رود. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و نکات مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

Read More
معنی خرد - واژگان مترادف و متضاد

جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده ... واژگان مترادف و متضاد. معنی 1- حقير، صغير، كوچك ... او با استفاده از خرد و تجربه‌اش تصمیم مهمی گرفت.

Read More
معنی خرد - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام

معنی کلمه خرد معنی واژه ... او با استفاده از خرد و تجربه‌اش تصمیم مهمی گرفت. ... خرد کردن. 1 - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . 2 - کشتن ، نابود کردن .

Read More
معنی حکایت عمر گران مایه فارسی ششم ...

مفهوم و معنی نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن: از دسترنج خود استفاده کردن و (در همان مقام و موقعیت پایین) راحت بودن، بهتر است از اینکه با لباس‌های گران‌قیمت آماده به خدمتکاری بودن و در خدمت کسی ...

Read More
معنی خرد - فرهنگ فارسی عمید

خرد کردن: ریز کردن، کوبیدن و نرم کردن ریز، کوچک، هر چیز تقسیم شده به قسمت های کوچک تر و اندک تر مثلاً پول خُرد، خردسال، ریزۀ هر چیز، خرده، ریزریز، کنایه از بی اهمیت، زیردست

Read More
معنی خرد - واژگان مترادف و متضاد

جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده ... واژگان مترادف و متضاد. معنی درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم ... او با استفاده از خرد و تجربه‌اش تصمیم ...

Read More
درس اول فارسی ششم ابتدایی ( معرفت ...

معنی متن و شعر درس اول فارسی ششم ( معرفت کردگار ) این همه خلق را که شما بینید بدین چندین بسیاری، این همه را خالقی است که آفریدگار ایشان است و نعمت بر ایشان از وی است ، آفریدگار را بباید پرستیدن و بر نعمت او سپاس داری باید ...

Read More
خرد کردن به انگلیسی - معنی در دیکشنری ...

خردکردن، خرد بنیاد واژه خرد از هندو اروپائی اسکرت - skert یا کوتاه و کوچک در اوستا خوارت khvareta ودر سانسکریت کرنتاتی krntati یا کوتاه و ازهمین بنیاد ریشه در فارسی واژه کودک، گوتاه، کوچه و کوچک آمده.

Read More
خرد به انگلیسی - معنی در دیکشنری آبادیس

" خُرد " از ریشه ak ترکی به دست آمده که در این مورد با درون مایه معنایی جدا کردن که می توان به شکل " آی" آن را در ترکی در ریشه فعل آیماق جدا شدن و آیئرماق جدا کردن اشاره کرد ونیز با معنی باز کردن که می توان به شکل " آچ" در فعل ...

Read More
معنی خرد - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام

معنی کلمه خرد معنی واژه ... او با استفاده از خرد و تجربه‌اش تصمیم مهمی گرفت. ... خرد کردن. 1 - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . 2 - کشتن ، نابود کردن .

Read More
معنی درس اول فارسی ششم (کلمات ، متضاد و ...

2024.10.22  معنی فارسی ششم ابتدایی / درس اول فارسی ( معرفت آفریدگار ) در بخش زیر معنی کلمات درس اول فارسی ششم ابتدایی همراه با معنی شعر ها و جمله های سخت باد بهاری را قرار داده ایم.. معنی متن درس معرفت آفریدگار صفحه ۱۱ فارسی ششم

Read More
اعصاب خرد یا خورد - مجله نورگرام

اعصاب خرد کردن به معنی : اعصاب کسی را بهم ریختن ، کسی را عصبی کردن ،درگیری و ناآرامی است . این اصطلاح در محاوره و لهجه تهرانی رایج است . واژه خرد به معنی : قطعه ، اندک ، کم ، تکه و است .

Read More
معنی درس دوستی و مشاوره فارسی ششم (درس ...

جواب بخش دوستی : معنی صفحه ۸۴ فارسی ششم درس دوستی. معنی: بدان، ای پسر که مردمان تا زنده اند از دوستان ناگزیرند که مرد اگر بی برادر باشد به که بی دوست؛ از آنکه حکیمی را پرسیدند که دوست بهتر یا برادر؟ ؟ گفت: برادر نیز، دوست

Read More
معنی درس دوازدهم فارسی ششم (کلمات ...

2025.3.1  مفهوم: پس به اعمال و رفتار دوستانت فکر کن و دوستی خود را با انسانیت و نیکی کردن حفظ کن. و چون دوست نو گیری پشت بر دوستان کهن مکن. مفهوم: و زمانی که دوست جدیدی پیدا کردی دوستان قدیمی را از یاد نبر.

Read More
معنی و آرایه های درس دوازدهم فارسی ...

معنی و ارایه های متن و شعر درس ۱۲ دوازدهم فارسی یازدهم کاوه دادخواه. در داستان های حماسی ایران و اساطیر باستان، چهرهٔ انقلابی کاوهٔ آهنگر بی نظیر است و پیش بند چرمین او که بر نیزه کرد و مردم را به اتحاد و جنبش فراخواند ...

Read More
معنی معرفت آفریدگار فارسی ششم با کلمات ...

معنی: اندیشیدن و فکر کردن در کار خدا و آفریده‌هایش، به دل روشنی می‌دهد و بی‌توجهی به آن و فکرنکردن به آن باعث گمراهی و نادانی انسان می‌شود.

Read More
معنی شعر خاک آزادگان درس یازدهم فارسی ...

معنی شعر خاک آزادگان درس یازدهم فارسی دهم ؛ در این مقاله معنی و آرایه های ادبی و زبانی شعر درس ۱۱ یازدهم خاک آزادگان صفحه ۸۲ کتاب ادبیات فارسی دهم انسانی ، تجربی ، ریاضی و هنرستان متوسطه دوم را قرار داده ایم.

Read More
معنی خرد کردن - واژگان مترادف و متضاد

جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید. رویداد ها - امتیازات. × رویداد ها - امتیازات. برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید.

Read More
معنی کلمات شعر درس ۱۵ میوه‌ی هنر فارسی ...

2024.11.23  معنی کلمات درس ۱۵ فارسی ششم ️ معنی و آرایه های ادبی شعر میوه ی هنر درس پانزدهم فارسی ششم ، لغات هم ... دانش و حکمت است ای کسی که هنر و دانش اندوخت های اکنون زمان ارائه کردن این هنر و ...

Read More
خرد کردن به انگلیسی

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “خرد کردن” عبارت است از grind, minify, squelch, smash, abate, chop.. عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “خرد کردن” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به ...

Read More
معنی خرد - فرهنگ فارسی معین - لام تا کام

فرهنگ فارسی معین. معنی گل و لای ، لجن . مترادف درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقيبت، هوش متضاد كبير، بالغ، بزرگ سالم، نشكسته بزرگ، حجيم، عظيم انگلیسی wisdom, reason, intellect, intelligence, mind ...

Read More
المزيد من المعلومات